قصابی سوی گولی گوشت انداخت

ساخت وبلاگ
نيروي جاذبه شاعران را سر به زير كرده استبر خلاف منج‍ّمها كه هنوز سر به هوايندتمام سيبها افتاده‌اندو نيوتن، پشت وانتسيب‌زميني مي‌فروشدآهاي، آقاي تلسكوپ!گشتم نبود، نگرد نيست! اکبر اکسیر   قصابی سوی گولی گوشت انداخت...ادامه مطلب
ما را در سایت قصابی سوی گولی گوشت انداخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsensardary بازدید : 48 تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1396 ساعت: 3:35

بیوگرافی نادر گلچین استاد گلچین خواننده و ترانه یرای قدیمی ایران در خطه سرسبز رشت به دنیا آمده و متولد ۱۳۱۵ می باسد.خواننده آواز سال ۱۳۱۵ در رشت به دنیا آمد. تحصیلات و سابقه موسیقایی نادر گلچین وی به علت ذوق هنری و روحیه لطیف به موسیقی و ترانه علاقه وافری داشت و شروع کارخوانندگیش از اوان کودکی و در ۱۲ سالگی بود.وی از همان کودکی پا به عرصه موسیقی گذاشت و خواننده بومی در رشت شناخته شد.وی در کودکی با رادیو رشت که یک رادیوی محلی بود ،همکاری میکردآقای گلچین حدود ۴۷ سال قبل ازدواج کرد و سه فرزند دختر دارد که همگی آنها مدارج عالی تحصیلی را گذرانده اند. وی دوره ابتدایی و دبیرستان را با فعالیت بازیگری در زمین تئاتر اغاز کرد و چند نمایشنامه نیز بازی کرده است. او در سال ۱۳۴۷ ازدواج کرده و دو دختر به نام های نادیا گلچین بازیگر کشورمان و نازنین دارد.نادیا گلچین چند سال پیش به علت ناراسایی کلیوی درگذشت. فعالیت خوانندگی این خواننده پیشکسوت از رشت به تهران مهاجرت کرد و رسما کار خوانندگی خود را از ۱۳۳۹در ارکستر با همکاری وزارت فرهنگ و هنر شروع کرد.وی با افراد شاخص و به نام و مشهور موسیقی ایران چون استاد پایور و استاد عباس خوشدل وعماد رام و دیگر بزرگان موسیقی ایران همکاری کرده است. همکاری و اجرای برنامه در رادیو ایران استاد گلچین در ادامه فعالیت موسیقایی خود با رادیو ملی ایران همکاری کرده در در این قصابی سوی گولی گوشت انداخت...ادامه مطلب
ما را در سایت قصابی سوی گولی گوشت انداخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsensardary بازدید : 52 تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1396 ساعت: 3:35

از یکی آتش برآوردم تو را در دگر آتش بگستردم تو را از دل من زاده‌ای همچون سخن چون سخن آخر فروخوردم تو را با منی وز من نمی‌داری خبر جادوم من جادوی کردم تو را تا نیفتد بر جمالت چشم بد گوش مالیدم بیازردم تو را دایم اقبالت جوان شد ز آنچ داد این کف دست جوامردم تو را + نوشت قصابی سوی گولی گوشت انداخت...ادامه مطلب
ما را در سایت قصابی سوی گولی گوشت انداخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsensardary بازدید : 62 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 11:10

در میان عاشقان عاقل مبا خاصه اندر عشق این لعلین قبا دور بادا عاقلان از عاشقان دور بادا بوی گلخن از صبا گر درآید عاقلی گو راه نیست ور درآید عاشقی صد مرحبا مجلس ایثار و عقل سخت گیر صرفه اندر عاشقی باشد وبا ننگ آید عشق را از نور عقل بد بود پیری در ایام صبا خانه بازآ عاش قصابی سوی گولی گوشت انداخت...ادامه مطلب
ما را در سایت قصابی سوی گولی گوشت انداخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsensardary بازدید : 76 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 11:10

چون نمایی آن رخ گلرنگ را از طرب در چرخ آری سنگ را بار دیگر سر برون کن از حجاب از برای عاشقان دنگ را تا که دانش گم کند مر راه را تا که عاقل بشکند فرهنگ را تا که آب از عکس تو گوهر شود تا که آتش واهلد مر جنگ را من نخواهم ماه را با حسن تو وان دو سه قندیلک آونگ را من نگوی قصابی سوی گولی گوشت انداخت...ادامه مطلب
ما را در سایت قصابی سوی گولی گوشت انداخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsensardary بازدید : 57 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 11:10

تا به شب ای عارف شیرین نوا آن مایی آن مایی آن ما تا به شب امروز ما را عشرتست الصلا ای پاکبازان الصلا درخرام ای جان جان هر سماع مه لقایی مه لقایی مه لقا در میان شکران گل ریز کن مرحبا ای کان شکر مرحبا عمر را نبود وفا الا تو عمر باوفایی باوفایی باوفا بس غریبی بس غریبی ب قصابی سوی گولی گوشت انداخت...ادامه مطلب
ما را در سایت قصابی سوی گولی گوشت انداخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsensardary بازدید : 105 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 11:10

روزی پیش گوی پادشاهی به او گفت که در روز و ساعت مشخصی بلای عظیمی برای پادشاه اتفاق خواهد افتاد.  پادشاه از شنیدن این پیش گویی خوشحال شد. چرا که می توانست پیش از وقوع حادثه کاری بکند. پادشاه به سرعت به بهترین معماران کشورش دستور داد هر چه زودتر محکم ترین قلعه را برایش بسازند.معماران بی درنگ بی آن که قصابی سوی گولی گوشت انداخت...ادامه مطلب
ما را در سایت قصابی سوی گولی گوشت انداخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsensardary بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 11:10

می گویند که ایاز غلام سلطان محمد غزنوی ، در آغاز چوپان بود و با گذشت زمان ، در دربار پادشاه صاحب منصب شد. او اتاقی داشت که هر روز صبح به آن سر می زد و وقت خروج بر در اتاق قفلی محکم می زد تا این که درباری ها گمان کردند ایاز گنجی در اتاق پنهان کرده است و موضوع را از سر حسادت به گوش شاه رساندند .پادشاه قصابی سوی گولی گوشت انداخت...ادامه مطلب
ما را در سایت قصابی سوی گولی گوشت انداخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsensardary بازدید : 51 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 11:10

شير مادر، بوي ادكلن مي‌داد
دست پدر، بوي عرق
(گفتم بچه‌ام نمي‌فهمم)
نان، بوي نفت مي‌داد
زندگي، بوي گند
(گفتم جوانم نمي‌فهمم)
حالا كه بازنشسته‌ شده‌ام
هر چيز، بوي هر چيز مي‌دهد، بدهد
فقط پارك، بوي گورستان
و شانه تخم مرغ، بوي كتاب ندهد! اکبر اکسیر

+ نوشته شده در  سه شنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۶ساعت 10:22  توسط mohsen  | 
قصابی سوی گولی گوشت انداخت...
ما را در سایت قصابی سوی گولی گوشت انداخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsensardary بازدید : 44 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 11:10

با اجازه محیط زیست

دریا، دریا دکل می‌کاریم

ماهی‌ها به جهنم!

کندوها پر از قیر شده‌اند

زنبورهای کارگر به عسلویه رفته‌اند

تا پشت بام ملکه را آسفالت کنند

جه سعادتی!

داریوش به پارس می‌نازید

ما به پارس جنوبی!  اکبر اکسیر

قصابی سوی گولی گوشت انداخت...
ما را در سایت قصابی سوی گولی گوشت انداخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohsensardary بازدید : 53 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 11:10